طلوع☼

بزرگترین افسوس آدمی این است که حس میکندمیخواهد ولی نمی تواند... و به یاد می آورد زمانی را که می توانست ولی نخواست...

طلوع☼

بزرگترین افسوس آدمی این است که حس میکندمیخواهد ولی نمی تواند... و به یاد می آورد زمانی را که می توانست ولی نخواست...

نامه ای به عشقم!!!

 

 

 

می خواهم باشم! برای چشمانت! که ستاره شبهای تاریک من است!

برای شنیدن خنده هایت ، برای تصور آینده های هنوز نیامده!

آینده هایی که هرگز نخواهند آمد و فقط در تصور ما شیرین است!

چه فرق می کند؟ چه واقعی چه تصور!

خنده های توست که دلهره های همیشه ام را می رباید!


می رباید و از همه حس ها آنچه به من برمی گردانی شادی و آرامش است…بخند!

به خاطر کودکانی که امشب در هر جایی از دنیا متولد شده اند.

تو که می خندی ، زمین آبستن کودکانی از جنس لبخند می شود!

کودک که باشی به خاطر کودکان که بخندی

به کودک بودنهاشان که می خندی زیبا می شوی .

بعد بشین در گوشه ای خلوت از تنهایی هایت شعرهایم را بخوان و باورم کن.

مرا و عشقم را! آنوقت ایمان دارم که از این بیشتر شاعر می شوی!

کودکی اگر که کرده باشی

اگر که چهار دست و پا در آفتاب روی خاکهای حیاط رفته باشی!!!!! و

به ریش دنیا خندیده باشی! و رفته باشی ،

به اینهمه قصاوت که خندیده باشی

آنوقت حتما شاعر می شوی!کودکی اگر که کرده باشی…

می خواهم بمانم ! ماندنم گران اگر که تمام شود حتی!

دارم کودکی هایم را به یاد می آورم!

تو که می خندی جهان به زیبایی لبخند حقیقی کودکیهایم می شود…

کودکی نکرده ام، سالهاست. حالا که می توانی ،

حالا که فقط تو می توانی بخندانیم ، بخند که دارم باز میگردم به کودکی…

به روزهای خنده های واقعی ، به روزهای مهربانیهای بی مهابا،

به آن روزهایی که هنوز جدایی را نمی دانستم که چیست…

چه اهمیت دارد که کودکی کرده باشم یا نه، چه اهمیت دارد؟

تو که باشی تو که می خندی دوباره کودک می شوم… .

بخند…با من …برای من…همین!

هنوز دوستت دارم و هنوز همین برای ادامه حیاتم کفایت می کند… 

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
رحمان جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:38 http://r-hellboy-70.blogfa.com

سلام
با عرض خسته نباشید میخواستم بگم که من لحظات خوبی را در وبلاگ شما سپری کردم.
اگر مایل باشید میتونیم تبادل لینک بکنیم.
لطفا به من جواب بدید.
منتظرم.

مهرداد جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 17:02 http://manam-minevisam.blogsky.com

من متاسفانه اصلا به عشق اعتقادی ندارم...
عشق فقط یه دروغه که با احساسات بازی میکنه.

راستی... با تبادل لینک موافقم و خوشحال میشم لینکم کنید.
منو با اسم " منم بلدم بنویسم! " لینک کنید و منم در اولین فرصت که وارد وبم شدم (یعنی همین چند دقیقه دیگه) لینکتون میکنم.

موفق باشید

پویا جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:45 http://loooove.blogsky.com

سلام.خداییش اضافه کردم همون که با دامنه فن TK بود رو میگم بعد منم پاکش کردم چون باز نمیشد.
حالا دوباره اضافه میکنم.خیلی خوشحال شدم دوباره سر زدی.

آرامش خیال جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:29 http://empty-khali.mihanblog.com

سلام . از اینکه از وبلاگم خوشت اومده ، خوشحالم .
در ضمن ادم فقط برای خندیدن به دوسن نیاز نداره .
خنده آسونه اما
رفیق شفیق لحظه های گریه هم کنار آدم می مونه

دوست جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 23:29 http://morvarideziba.mihanblog.com

زدی تو کار عشق و عاشقی دیگه
morvarideziba.mihanblog.com

سوسن شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 18:14 http://www.happy22.blogfa.com

خدا نکنه این گریت واقعی باشه

یادمان باشد که چه ساده با جا به جایی یک نقطه ممکنه از خدا جدا شویم...[گل]

علی اکبر شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:34 http://jaeei-barayeh-dadzadan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
منم با تبادل لینک موافقم ..
شما رو لینک کردم
موفق باشی

AVA یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:50

salam nabinam be roz nabashid.ma montazeretonim

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد